شهرستان تایباد
شهرستان تایباد
در فاصله ۲۲۵ کیلومتری جنوب شرقی شهرستان مشهد شهرستان تایباد و در فاصله ۱۸ کیلومتری شرق این شهرستان منطقه ویژه اقتصادی دوغارون واقع شده است.

معرفي شهرستان

      مركز اين شهرستان شهر تايباد و بر اساس آخرين تقسيمات كشوري داراي دو بخش: مركزي و ميان ولايت و سه شهر: تايباد، مشهد ريزه و كاريز و 4 دهستان: پایین ولایت، کرات، دشت تایباد و کوهسنگی مي باشد. جمعيت شهرستان در سال 1395، بیش از 117000 نفر شمارش شده است. شهرستان تايباد بوسيله گمرك مهم دوغارون كه به فاصله 20 كيلومتري شرق شهر تايباد قرار گرفته، به كشور افغانستان مرتبط مي گردد و اين شهرستان در فاصله 228 كيلومتري شهر مشهد و در مسير جاده آسيايي و ترانزيتي سنتو قرار گرفته است.

 

تايباد

 سرزميني كه امروز شهرستان تايباد مي نامند منطقه ايست كه تاريخ پرآوازه و درخشانى در اوراق زرين تاريخ كشور پهناور ايران به يادگار گذاشته است. امروز تايباد به منطقه اي ‏اطلاق مى گردد كه در طول ساليان دراز، ولايت باخرز ناميده مى شد. ولايت باخرز سرزمين اصلى شهرستان تايباد امروزى را تشكيل مى دهد. ولايت باخرز ‏در گذشته از رونق بسيار بالايي برخوردار بوده است. وضعيت فعلى باخرز را نمى توان ‏نمودار كاملى از قدمت تاريخى آن دانست، چون با يستي گفت كه باخرز امروزي نشانه هاي ‏مبهم و ناقص را از گذشته خود به ما ارايه مي دهد و حال آنكه باتوجه به تواريخ و فرهنگهايي كه در چندين قرن پيش تدوين شده است و نيز با منظور داشتن ابنيه و آثار موجود بخوبي آشكار مي شود كه در روزگاران پيش ولايت باخرز داراي مركزيت و جمعيت و ثروت بيشتري بوده است. با توجه به اينكه شهرستان تايباد بر پهنه اصلي سرزمين باخرز آرميده، لازم است كه در مورد وجه تسميه تايباد به بحث و بررسي بپردازيم.

 

وجه تسميه تايباد:

     « تايباد كه در بعضي كتب جغرافيايي « تاياباد » و « طايباد » آمده اكنون در تداول عوام « طيبات » تلفظ مي شود و نام قصبه مركزي بلوك پائين ولايت باخرز و خواف، به سرحد ايران و افغانستان است، ولي در خاك ايران واقع شده است » اين گفته علامه دهخداست كه در لغت نامه اش به ثبت رسيده است. در فرهنگ عميد آمده است « تايباد قصبه ايست از توابع باخرز و مركز پايين ولايت، داراي چهار هزار نفر جمعيت و سابقاً طيبات ناميده مي شد و گويند اصل آن تائب آباد و يا تاياباد و طايباد بوده است ». در حبيب السير آمده است: « تايباد قريه ايست از باخرز و از آنجاست عارف مرشد شيخ زين الدين پير امير تيمور، صاحب قرآن و اصل در آن تايب آباد بوده و تايباد مخفف آنست ». عامه مردم در مورد وجه تسميه تايباد نظرات مختلفي دارند. عده اي گويند « طيبات » نام اصلي تايباد است يعني محل پاكان و برگزيدگان، گروهي نام اصلي تايباد را « تي باد » يعني ( محلي كه ) بادهاي شرقي خاتمه مي یابد و عده اي معتقدند كه نام اصلي تايباد « تاي باد » است يعني سرزميني كه نيمي از شبانه روز باد در جريان است. « تاي » به اصطلاح محلي يعني نيمي از شبانه روز يا 12 ساعت. بنابراين وجه تسميه تايباد بيشتر همان « تايباد » يا « تاي باد » است و ريشه در عوامل طبيعي كه بادهاي هرز مي باشد دارد. تايباد در گذشته به قصبه اي كه امروز به شهر تبديل شده اطلاق مي شده و قصبه ايست از ولايت باخرز. امروزه نام تايباد به شهرستان تايباد اطلاق مي گردد.

 

موقعيت جغرافيايي و ويژگي هاي طبيعي شهرستان تايباد

 شهرستان تايباد بر پهنه جغرافيايي شمال شرق استان خراسان واقع شده است. اين ناحيه با ارتفاع 600 الي 1000 متري از سطح درياهاي آزاد و مساحت 07/ 2929 كيلومتر مربع از شمال به شهرستان تربت جام، از شرق به هريرود و مرزهاي سياسي كشور افغانستان، از جنوب به شهرستان خواف، از مغرب و جنوب غربي به شهرستان باخرز محدود مي گردد. 

 آب و هواي تايباد معتدل مايل به گرم است و از نظر بارندگي جزء نواحي خشك به شمار آمده و در مسير شاخه اي از بادهاي معروف 120 روزه سيستان معروف به باد هرزه قرار دارد كه در اوايل بهار از ارتفاعات سرد و پوشيده از برف « كوه بابا » در افغانستان مي وزد و جاي هواي گرم و سبك شده دشت كوير را مي گيرد، ميانگين بارندگي منطقه در حدود 5/180 میلی‌متر در سال مي باشد. همچنين دشت هاي مهمي مانند فرزنه، گرمه، محمد آباد، محسن آباد، كرات، كاريزچه، سرداب، پل بند و دشت بي حاصل دو غارون  در جنوب و غرب اين ناحيه قرار دارد. رود « ربس » در نواحي شمالي و رود مرزي « هريرود» در شمال شرقي تايباد از رودخانه هاي فصلي اين شهرستان به شمار مي آيد. از مهم ترين رودهاي شهرستان مي توان به رود فصلي ربس در شمال و غرب و رود مرزي هريرود در شمال شرقي شهر تايباد اشاره نمود.

 

پيشينه تاريخي تايباد

      يافته هاي باستان شناسي مؤيد سكونت و فعاليت هاي انساني در اين ناحيه از هزاره سوم پيش از ميلاد است. گونتر كوربل نخستين پژوهشگري بود كه در سال 1974 مسير تربت جام – تايباد را مورد بررسي قرار داد. اين ناحيه در دوران هاي تاريخي بعنوان مكاني آباد جمعيت بسياري را به خود جلب كرده است به گونه اي كه در دوران پارت ها يكي از ولايات آن سلسله بوده است. منطقه كنوني تايباد در متون كهن به باخرز شهرت داشته و گاه از آن با عناوين گواخرز و باد هرزه و بادهرز نام برده شده و در منطقه تلاقي راه هاي تجاري قديم كه نيشابور را به هرات و قهستان و سرخس متصل مي كرده قرار داشته است. باخرز در سال 29 هـ .ق توسط سپاهيان اسلام فتح گرديد و مالين به عنوان مركز باخرز از نظر رونق و اعتبار به مرتبه اي رسيد كه در سده چهارم هجري شمسي شهري آباد به شمار مي آمد. اين منطقه در سال 644 هـ .ق در شمار مضافات هرات به ملوك كرت اعطا گرديد. پس از آن در سال 720 هـ .ق « عبد العزيزبن شهاب الدين » حاكم دست نشانده كرت « ملك غياث الدين » سر پيچي كرد و جنگي خونين در رزه (ريزه) بين آن ها در گرفت. در اوايل سده هشتم هجري شخصيتي بزرگ و عرفاني بنام حضرت مولانا شيخ زين الدين ابوبكر تايبادي در باخرز ظهور كرد و منطقه را از افكار خويش متأثر ساخت. توجه به اين ناحيه در دوره تيموري نيز ادامه يافت به طوري كه بناي با عظمتي براي تجليل از مقام عرفاني « زين الدين ابوبكر» ساخته شد. باخرز در قرن بعدي بويژه در سال 998 و 1025 هـ .ق توسط عبد المؤمن خان ازبك و در سال 1128 بوسيله طايفه ابدالي تصرف گرديد. نادر شاه افشار در سال 1141 كه سردار شاه طهماسب صفوي بود در فرمان آباد ابدالي ها را سركوب نمود. در پايان حكومت قاجار و اوايل حكومت رضاخان، تايباد توسط يوسف خان صولت السلطنه، رئيس ايل هزاره كه در شيراز زندان بود، تصرف شده و تا حدود سنگ بست فريمان را فتح كرده و مدتی تايباد را مركز حكمراني خود قرار داد تا با حمله لشكر رضاخان و سياست بازي، صولت السلطنه را از بين برد و بر حكومت كوتاه آن پايان داد. به هر حال تيره هاي مختلف و متعددي كه در سراسر تايباد پراكنده اند گواه محكمي بر رويدادها و حوادث اين ناحيه و تأثيرات آن بر منطقه است. 

 

اقوام و طوايف

      در سطح شهرستان تايباد اقوام و طوايف متعددي زندگي ميكنند كه عمده ترين آنها عبارتند از ايل تيموري كه از زمان امير تيمور به اين منطقه آورده شده اند، ايل بهلولي كه در نيمه شرقي شهرستان به فعاليت هاي دامداري و كشاورزي مشغول هستند، ايل هزاره كه اصالتاً افغاني هستند و از سالهاي 1270 تا 1300 شمسي به اين شهرستان آمده اند، طوايف بلوچ كه ظاهراً از زمان نادرشاه به اين شهرستان آمده اند، طوايف سيستاني بعد از خشكسالي هاي 1340 شمسي به شهرستان آمده اند، طوايف كاخكي كه همزمان با طوايف سيستاني به منطقه آمده اند، طوايف قرائي كه از اوايل قرن نهم از نجف به شهرستان كوچ كرده اند، طوايف خوافي كه در زمانهاي متعدد وارد شهرستان شده اند و طوايف جامي كه از اوايل قرن پنجم هجري در منطقه تايباد پراكنده شده اند و اقوام و قبايل كوچك و بزرگ ديگري نيز در سطح شهرستان پراكنده اند. 

 

بادهاي منطقه تايباد

     بادهاي مختلفي در فصول مختلف سال در سطح شهرستان مي وزد و سطح شهرستان را عرصه تاخت و تاز خود قرار مي دهد اين بادها منشاء خارجي دارند و از عوامل طبيعي هستند. در بعضي مواقع وزش آنها ضروريست و اگر وزش آن ها متوقف شود گرماي فراوان در قسمت جلگه اي خفقان آور است. بادهاي مختلفي كه از جهات مختلف و رد فصول در اين منطقه مي وزد به شرح ذيل است.

 

 

بادهاي شرقي: معروف ترين بادي است كه در فصل تابستان منطقه را تحت تاثير قرار مي دهد. سرعت اين باد زياد بوده و تأثير آن بر روي محصولات زراعي شديد است، اين باد معروف به باد 120 روزه است و از سمت شرقي از ارتفاعات افغانستان مي وزد. بادهاي 120 روزه بيشتر بخش شرقي شهرستان را مورد هجوم قرار مي دهد و در بخش غربي بعلت وجود ارتفاعات تأثير اين بادها بسيار كم است.

 

بادهاي غربي: توده هواي غربي در فصل زمستان و بهار منطقه را تحت تأثير قرار مي دهد و نقش بسيار مثبتي بر هيدروگراف منطقه بر جاي مي گذارند، وزش اين بادها از شمال غرب و غرب به سمت شرق و جنوب شرق است.

 

بافراه ( فرح): در اواخر زمستان مي وزد و مسير وزش آن از شرق بسمت غرب و جنوب غربي است. منشاء شروع اين باد صحراي گرم و خشك افغانستان است و گاهي موارد بنام باد هرات مشهور است.

 

باد نيشابور: اين باد در زمستان از سمت شمال غرب به سوي جنوب شرق در حركت است و تأثير آن بيشتر در ارتفاعات و نواحي كوهستاني است، وزش اين باد همراه با سردي شديد هواست.

 

سيه باد ( سياه باد):  اين باد در اوايل و اواسط زمستان با سوزش و سردي بيش از حد از سمت شمال شرقي به سوي منطقه مي وزد، با وزش آن درجه حرارت شديداً افت مي نمايد و سرماي شديدي در سراسر منطقه حكمفرما مي شود، منشاء اين بادها صحراي آسياي مركزي است كه سراسر استان را تحت تأثير قرار مي دهد.

 

نسيم ارتفاعات و جلگه ها: در اواخر زمستان در اواسط روز از سمت ارتفاعات جنوبي به سوي دشت ها مي وزد و در دشت ها گرد و خاك بسياري براه مي اندازد.